|
دوشنبه 13 آذر 1396 :: نويسنده : 💌Fateme
روزی ک گفت دوست داره روزی ک گفتی دوسش داری روزی ک گفتن دوست دارم همه رو اشک ریختم با زور لبخند میزدم و میگفتم دوسش ندارم دروغ میگفتم...نمیخواستم باور کنم دوست دارم مثله الان الان ک یک سال و پنج روز گذشته به همه میگم تموم شده ای و خاطره هات رو ک تعریف میکنم میخندم ولی میون خنده چشمام پر میشه مثله الان ک میگم از چشمم افتادی ولی نمیتونم تحمل کنم اسمت رو از زبونش بشنوم مثله الان ک دارم از دلتنگی خفه میشم ، اشکام میریزه و باز میگم برام هیچی نمیدونم تا کی قرار دروغ بگم به خودم به تو به بقیه به همه شاید ، شاید یه روزی گذرت خورد به این صفحه و خوندی که چه قدر عاشقتم...شاید ، یک شاید محال مثله محال بودن خودت برای من هیچوقت نمیشناسی...نمیدونی منم منی ک یک سال و پنج روزه ، روزی نبود ک بهت فکر نکنم شبی نبود ک بدون خاطرت بگذرونم هوا کمه مهندس هوا کمه و من هنوزم میگم دلتنگت نیستم... و این بی رحمانه ترین کاریه ک با خودم میکنم ۱۳۹۶/۰۹/۱۳ ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
پنجشنبه 23 شهريور 1396 :: نويسنده : 💌Fateme
رمان او باش...سخت و سنگین کوتاست و نوشته خودمه لطفا بخونید و نظر بدید تمامش رو تو ادامه مطلب میذارم ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
دوشنبه 26 تير 1396 :: نويسنده : 💌Fateme
من خاطره هامونو دوس دارم... من تو رو دوس دارم... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
يکشنبه 27 فروردين 1396 :: نويسنده : 💌Fateme
-بعد از حرف "خ" چه حرفیه؟ + د - منفی بیا؟ +نیا - من ب انگلیسی چی میشه؟ +می - دنیامی ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
شنبه 5 فروردين 1396 :: نويسنده : 💌Fateme
راستش را بخواهی... دیگر خسته شده ام... از زندگیم... از تو... می دونی چیه؟؟! میسوزم وقتی به این فکر میکنم ک همه چی از یه عکس شروع شد.... از یک عکس زندگیم تباه شد و قلبم رو باختم... وجودم رو باختم... تو رو باختم... راستش دیگر نمی ترسم... می دانی چرا؟؟! چون من مردم... خیلی وقته پیش مردم... آدم مرده هم ک دیگر نمی ترسد... یک روزی فکر و خیال تو ، من بودم... ولی حالا یه عمری قرار فکر و خیال من ، تو باشی... سرم درد میگیرد بس درونش اسم تو را نوشتم و صدا زدم... چشمانم میسوزد بس هرلحظه و همیشه به یاد تو پر شد... قلبم تیر میکشد بس ک منتظرت بود و نیامدی... نفسم دیگر به سختی بالا میاید بس تو هوایی نفس کشیدم ک فقط نبودت رو به رخم می کشد... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
پنجشنبه 12 اسفند 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
دلم خوش بود به احوال پرسی های گاه و بیگاهش كه مثلا : « سلام ، حال شما ؟ » كه بنویسم : « خوبم » و در دل بگویم : مگر می شود تو باشی و خوب نباشم .. حال من با تو عالیست .. دلم خوش بود به شب بخیرهای پُر مهرش كه مثلا : « شب بخیر ، خوب بخوابی » كه بنویسم : « همچنین » و در دل بگویم : تو كه باشی خوب می خوابم آرام جانم .. دلم خوش بود به همین دلخوشی های اندك .. حالا نه از احوال پرسی های گاه و بیگاه خبری هست و نه از شب بخیرهای پُر مهر .. من مانده ام و من :) و خاطراتی كه پشت پلك چشمانم رژه می روند .. تو را به خدا ناغافل وارد زندگی كسی نشوید .. احساسش را به بازی نگیرید .. و تنهایی اش را از هم نپاشید .. دل های شیشه ای را سنگ نزنید .. مرهم اگر نمی شوید زخم نزنید .. سارا قبادی
ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
دوشنبه 9 اسفند 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
🍂❣تــو مـــرا يادكنـــي يا نكنـــي 🍂❣بـاورت گـــر بشود ، گـــرنشود 🍂❣حرفي نيست اما نفسم ميگيرد 🍂❣درهوايي ك نفس هاي تونيست #سعید_جعفری ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
شنبه 30 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
هنوز نمیدونم چه طور تو اتاقم زندگی میکنم چه طور نفس میکشم چه طور واردش میشم اتاقی ک از وقتی ساختمش خاطره های تو توش بوده اتاقی ک توش هوا کم میارم ولی پنجره ها رو باز نمیکنم برای ذره ای هوای تازه... آخ پنجره... اون خطرناک ترین خاطرت رو داره چه طوری برم سمتش اون خاطره صدات رو داره خاطره شبی ک دلتنگ صدات بودم و زنگ زدی خاطره شبی ک دلتنگ خنده هات بودم و خندیدی همیشه پشت تلفن ساکت بودم و کم حرف اصن به صدات ک میرسیدم حرف کم میوورد و تو وقتی میدیدی من زیاد حرف نمیزنم زود خدافظی میکردی تو هیچوقت نفهمیدی من به اون صدای لعنتیت ک میرسم حروف الفبا رو کم میارم تو هیچوقت نفهمیدی من به اون صدات ک میرسم دلم میخواد فقط تو حرف بزنی و من گوش کنم تو هیچوقت نفهمیدی حرف ک میزنی تمام وجودم میشه گوش برا ارامشی ک از صدات میگیرم من به اون صدات معتاد شدم و تو هیچوقت این رو نفهمیدی اصلا همه چی با اون صدا شروع شد وقتی با اون صدا اسمم رو صدا زدی.......... میدونم برنمیگردی میدونم یه روز میبینمت خدا کنه اون روز روز عروسیت نباشه... روز عروسیت نباشه... روز عروسیت نباشه... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
چهارشنبه 27 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
برای آنکه برگردی سلامش را جواب ندهی بغلش نروی... تمام ماه را دعا کردم! تا اینکه امروز فهمیدم خدا هم با شماست!!
ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ،
شنبه 23 بهمن 1395 :: نويسنده : 💌Fateme
عزیزی میگفت:جای گیاه بامبو را که عوض کنی دیگر رشد نمیکند پژمرده میشود. میدانی چرا؟ چون ریشه اش را همانجا ، جا میگذارد... دل آدمیزاد که دیگر کمتر از گیاه نیست جانم... گاهی ریشه اش جا میماند در دلی لبخندی بوسه ای حرفی... ادامه مطلب نوع مطلب : برچسب ها : ، |